روانشناس من

روانشناسی را بهتر بشناسیم

روانشناس من

روانشناسی را بهتر بشناسیم

تیپ های شخصیتی از دیدگاه یونگ

برای یک ازدواج موفق آشنایی با شخصیت خود و شناخت از شخصیت طرف مقابل ضروری است.

برون گرای متفکر

تحلیل ذهنی-عقلی تجربه های عینی بر هرچیز دیگر غالب است

حس، احساسات و بینش واپس رانده می شوند.

فعالیت هایی از قبیل هنر یا مذهب دنبال نمی شود.

تحت تسلط دنیای بیرون و دور از امور شخصی


برون گرای احساساتی

واقعیت عینی و عملکرد احساسی غالب است

تفکر، احساس و بینش واپس رانده می شود.

احساسات از سوی محیط خارج تعیین می شود پس متناسب با محیط است (گاهی تزویر).

به سلسله مراتب قدرت احترام می گذارد.

همسر را بر اساس انتخاب خانواده اختیار می کند.

معاشرتی است.


برونگرای حسی

واقعیت عینی و عملکرد حسی فکر غالب است

فکر، احساسات و بینش واپس رانده می شوند

تحت تاثیر تجربه های حسی است

افکار و احساسات تاثیری در زندگی آنها ندارد

دوست داشتنی است

خوشگذران است

عاشق غذاهای خوشمزه است


برونگرای بینشی

واقعیت عینی و عملکرد شهودی فکر غالب است

فکر، احساس و حس واپس رانده می شود.

تجربه های جدید را معنی و کنار می گذارد

عقاید دیگران را مهم نمی بینند

مشاغل جدید را ترجیح می دهد

شغل و دوست زیاد عوض می کنند.

مثل برونگرای حسی پشتکار ندارند، رویایی و خلاق هستند.


درونگرای احساساتی

واقعیت انتزاعی و عملکرد احساسی فکر ارجح است

تفکر، حس و بینش واپس رانده می شود

متمرکز بر روی احساساتی است که از تجربیات انتزاعی برخواسته اند

دوستی نیازمند است

واقعیت انتزاعی و احساسات یکسان است

انگیزه انها نامشخص است و خودخواه به نظر می رسند

به خودنمایی نیاز ندارند.


درونگرای متفکر

واقعیت انتزاعی و عملکرد فکری غالب است.

زندگی بر اساس واقعیت های ذهنی(انتزاعی) تعریف می شود.

غیرقابل انعطاف، سرد و بی رحم است

هر انتقادی را رد می کنند

تنها به انچه معتقدند، واقعیت دارد

دوست ندارند کسی وارد دنیای خصوصی آنها شود.


کارل گوستاو یونگ 1875 تا 1961

کنترل گری

بذر تقریبا تمام بدبختی های ما در سال هایی کاشته می شود که با آدم هایی سروکار داریم که معتقدند نه تنها دریافته اند چه چیزی برای خودشان درست است بلکه صلاح دیگران را نیز می دانند. آنها با توسل به این اکتشاف خود و سنت مخربی که هزاران سال است بر فکر آنها سایه افکنده، احساس می کنند وظیفه دارند ما را مجبور کنند کاری را که از نظر آنها درست است، انجام دهیم. بزرگ ترین منبع بدبختی انسان، نحوه مقاومتش در برابر این اجبار است.

با کسانی که می خواهند با شما خوب کنار بیایند، خوب کنار بیائید. این بدبختی فروکش نمی کند. نه چون به آن فکر کرده ایم و نتیجه گرفته ایم که کنترل دیگران بهتر است بلکه چون وقتی مردم طبق میل ما عمل نمی کنند فقط به فکر زور و کنترل می افتیم.

ویلیام گلاسر